او پس از مطالعه داستان کوتاه «آیزنهایم شعبدهباز» نوشته استیون میلر هاوزر که برنده جایزه پولیتزر نیز شده بود، مجذوب قصه شد اما از اینکه بتواند روزی همچون کیمیاگران آن را به روی پرده نقرهای بیاورد، مطمئن نبود.
خود او در این زمینه میگوید: من شیفته داستان بودم ولی مشخص نبود که چطور باید معمای اقتباس از آن را حل کنم و آن را به یک فیلم بلند بدل کنم.
در شرایطی که برگر مشغول تدوین اولین فیلم بلندش به نام مصاحبه با یک مزدور بود، نشستی را با دیوید لوین و برایان کاپلمن- تهیهکنندگان فیلم- برگزار کرد تا در مورد شرایط دشوار این اقتباس بیشتر صحبت کنند.
برگر در ادامه میگوید: من به آنها گفتم که داستانی از میلرهاوزر را خواندهام و میخواهم آن را به فیلم برگردانم و هر دو آنها در یک لحظه پرسیدند: اسم آن آیزنهایم شعبدهباز است؟ آنها به خوبی داستان را میشناختند ولی در عملی بودن این اقتباس تردید داشتند. اما من به آنها حقه زدم و گفتم که شیوه خوبی بر سر کار دارم!
کاپلمن و لوین حقوق اقتباس از داستان را خریداری کردند.
لوین در این زمینه میگوید: ما از اینکه به راحتی موفق به خرید حقوق اقتباس داستان شدیم، خوشحال بودیم ولی فرصت چندانی در اختیار نداشتیم بنابراین بلافاصله با نیل تماس گرفتیم و به او گفتیم که خبرهای خوب و خبرهای بدی برای او داریم. خبر خوب این بود که ما حقوق اقتباس داستان را خریدهایم ولی خبر بد این بود که کار باید ظرف مدت کوتاهی انجام میشد.
برگر برای عملی شدن این اقتباس چند تغییر در داستان بهوجود آورد. قبل از هر چیز او دو شخصیت- شاهزاده لئوپولد و نامزدش سوفی- را به داستان افزود و حضور بازرس اوول (uhl) را که در داستان اصلی فقط به او اشارهای شده بود، بسیار پررنگ کرد.
برگر میافزاید: مشکل اصلی من این بود که بایستی داستان آیزنهایم را به شیوهای روایت میکردم که اسرار او فاش نشود بهترین روش برای رسیدن به این هدف نگاه کردن به اتفاقات از نقطهنظر اوول بود و به همین خاطر بود که نقش او پررنگ شد.
علاوه بر این برگر تحقیقات زیادی درباره جادو و شرایط آن در اوایل قرن بیستم انجام داد و حتی مدتی را در وین زندگی کرد تا با لوکیشن فیلم بیشتر آشنا شود. او در ادامه میگوید: من هر چیزی را که در مورد جادوگران و جنبش secessionist در دسترس بود، خواندم و اکثر شعبدهبازیهایی که در فیلم شاهدش هستیم براساس وقایع واقعی آن زمان است.
من درصدد بودم فیلمی بسازم که تا حد امکان باورپذیر باشد.با آماده شدن فیلمنامه، کاپلمن و لوین تصمیم گرفتند تا از مایکل لاندن به عنوان تهیهکننده سوم استفاده کنند و پساز طرح موضوع، با پاسخ مثبت او مواجه شدند.
لاندن در مورد این همکاری میگوید: من از علاقهمندان نیل برگر بودم من فیلم مصاحبه با فردور را از او دیده بودم و فیلمنامه شعبدهباز را هم پسندیده بودم. البته من از اواسط کار ملحق شدم و طبیعی بود که بایستی تغییراتی در فیلمنامه بهوجود میآمد ولی در نهایت همه ما با نسخه نهایی موافق بودیم. من بیشتر با داستانهای معاصر موافقم ولی این فیلمنامه مدونی بود که فقط زمان وقوع آن در گذشته بود.
اما برگر در مورد انتخاب بازیگران اصلی فیلم میگوید: من عادت ندارم که به هنگام نگارش فیلمنامه، هنرپیشه خاصی را مد نظر داشته باشم ولی میدانستم که برای نقش اصلی فیلم به یک هنرپیشه خاص احتیاج دارم و در بین هنرپیشهها به ادوارد نورتن برای چنین نقشی اعتماد کامل داشتم هر چند که تابهحال او را در نقشهای تاریخی در فیلمی ندیده بودم. او سادهترین گزینه و البته بهترین گزینه بود.
ازطرفی کاپلمن و لوین هم رابطه دوستانه خوبی با نورتون داشتند و فیلمنامه Rounders را برای او نوشته بودند. لوین در این زمینه میگوید: ما نسخه اولیه فیلمنامه را برای نورتن فرستادیم و معتقد بودیم که او هنرپیشه مورد نظرمان برای نقش آیزنهایم است.
کاپلمن ادامه میدهد: برای ما تنها دو چالش جدی در کل روند ساخت فیلم وجود داشت، فیلمنامهای خوب از برگر و قطعی شدن حضور او دارد نورتن که البته هر دو آنها بدون مشکل خاصی به نتیجه رسید. البته ادوارد زمانی حاضر به بازی شد که قانعش کردیم این یک فیلم تاریخی صرف نیست.
خود نورتون هم تأیید میکند که چندان با داستان کوتاه «آیزنهایم شعبدهباز» آشنایی نداشته است. او ادامه میدهد: من از طریق فیلمنامه با داستان اصلی آشنا شدم و البته مجذوب آن شدم چون جنبههای مختلفی داشت بهویژه شخصیت اصلی آن که در عین اسرارآمیز بودن، یک جادوگر مدرن است.
اما برای بازرس اوول، برگر شخصیتی را در نظر گرفت که تا حدی غیرمتعارف بود: نقش کارآگاههای سمج در فیلمهای تاریخی، نقشی کلیشهای است و من تصور کردم که پل جاماتی میتواند چهره جدیدی در این نقش تلقی شود. کارآگاه اوول محور اصلی داستان است.
جاماتی در این زمینه میگوید: فیلمنامه از طریق مدیر برنامههایم در اختیارم قرار گرفت و من بلافاصله پس از مطالعه نقشم را پذیرفتم. من از بازی در این نقش بسیار هیجانزده بودم ولی تا به حال نقش یک اروپایی را ایفا نکرده بودم.
اما فیلم در اکران جهانی خود کاملاً موفق عمل کرد و فروشی معادل 120 میلیون دلار داشت که با توجه به هزینه 40 میلیون دلاری این فیلم، تولید آن را کاملاً اقتصادی جلوه داد.
لاندن در این زمینه میگوید: ما از ابتدا میدانستیم که این فیلم در گیشه نمیتواند فروش خیرهکنندهای داشته باشد اما خوشحالیم که این فیلم علاوه بر آمریکای شمالی در سایر کشورهای جهان نیز مورد توجه قرار گرفت و حتی ما میتوانیم به فروش خوب دیویدی فیلم هم امیدوار باشیم.
منبع: سایت Movieweb\ا21اکتبر